داستان زيبای خنده تلخ سرنوشت برای مشاهده این مطلب به ادامه مطلب مراجعه کنید ....!!!
این داستان کوتاه درباره یک وبلاگ نویس است که دست سرنوشت بازم ممنونم که قابل دونستین منو و به وبلاگم سر زدین ...
چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره . برای خواندن این داستان به ادامه ی مطلب مراجعه کنید .... اگه نخونی بهترین داستان عاشقانه رو از دست دادی .... از من گفتن . حالا خودت میدونی !!!!!
دو خط موازی زائیده شدند . پسرکی در کلاس درس آنها را روی کاغذ کشید. آن وقت دو خط موازی چشمشان به هم افتاد .
|
About
عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت بی آنکه بگوییم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهیم داد بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد بی هیچ حرارتی اینگونه شاید احساسم نمیرد ...... از این که به وبلاگم سری زدین ممنونم . از آقا شروین که در بهتر سازی وبلاگم کمک میکنه تشکر میکنم . از شما دوستای خوبم در خواست میکنم که با نظراتتون به من در بهتر شدن این وبلاگ کمک کنید . باتشکر مدیریت وبلاگ super star Archivesخرداد 1390اسفند 1389 بهمن 1389 دی 1389 آذر 1389 مهر 1389 شهريور 1389 Authorssetareshervin Links
love story تبادل لینک هوشمند LinkDump
دل نوشته Categories |